فهرست
مقدمه ای بر اسیلاتور MACD
اسیلاتور مکدی، Moving Average Convergence Divergence یا به اختصار MACD ، یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای حرکت قیمت در تحلیل تکنیکال است. این اسیلاتور از سه بخش تشکیل شده است:
خط مکدی، خط سیگنال و هیستوگرام. به طور کلی، مبنای این اسیلاتور، تفاضل دو میانگین متحرک با دو بازه زمانی متفاوت است که می توان با استفاده از آن، روند قیمت و قدرت آن را بررسی کرد. در ادامه به بررسی چند استراتژی متداول با استفاده از این اسیلاتور پرداخته می شود.
استراتژی تلاقی دو خط مکدی و سیگنال
در اسیلاتور مکدی، خط سیگنال، خط کندتر است که نسبت به تغییرات قیمت حساسیت کمتری دارد و در مقابل، خط مکدی، خط کوتاه مدت و واکنش پذیرتر نسبت به قیمت است.
در این استراتژی مانند بسیاری دیگر از استراتژی های متقاطع، وقتی که خط مکدی، در یک حرکت رو به پایین، خط سیگنال را قطع کرده و به زیر این خط برود، سیگنال فروش و بالعکس اگر خط مکدی، در یک حرکت رو به بالا، خط سیگنال را قطع کرده و به بالای آن برود، سیگنال خرید صادر می شود.
همان گونه که در تصویر نیز دیده می شود، خط مکدی (آبی)، وقتی سیگنال فروش صادر می کند که خط سیگنال (قرمز) را رو به پایین قطع کند و به همین ترتیب وقتی خط آبی، در یک حرکت رو به بالا، خط قرمز را قطع می کند، سیگنال خرید صادر می شود.
از آنجایی که استراتژی متقاطع، اساسا استراتژی تاخیری محسوب می شود، لذا احتمال صدور سیگنال های دیر و در نتیجه نادرست، در آن وجود دارد.
استراتژی هیستوگرام
هیستوگرام در واقع میله‌هایی هستند که تفاوت بین MACD و خطوط سیگنال را منعکس می‌کنند، که احتمالاً ارزشمندترین بخش این اسیلاتور محسوب می شود. هنگامی که قیمت با قدرت در یک جهت حرکت می کند، هیستوگرام از نظر ارتفاع در همان جهت رشد می کند و زمانی که بازار به کندی حرکت می کند، این ارتفاع کاهش می یابد.
در واقع هرچه دو میانگین متحرک از هم دورتر شوند، میله های هیستوگرام از خط صفر، فاصله بیشتری گرفته و طول میله ها افزایش می یابد که این حالت نشان دهنده قدرت روند است. بر مبنای این استراتژی، وقتی ارتفاع میله های هیستوگرام در حال کاهش است و میله ها به سمت خط صفر متمایل می شوند، نشان دهنده احتمال آغاز تغییر روند است.
استراتژی تقاطع صفر
این استراتژی بر این مبنا است که هر وقت خط مکدی، خط صفر را رو به بالا قطع کرد، سیگنال خرید صادر می شود و برعکس، اگر خط مکدی، خط صفر را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر می شود.
باید توجه داشت به طور کلی، در هر استراتژی، سیگنال خرید صادر می شود، به معنی این است که اگر معامله گر، پوزیشن فروشِ باز نیز دارد، می بایست به بستن آن اقدام کند.
حالت عکس آن نیز صادق است، یعنی نقاطی که سیگنال فروش صادر می شود، می بایست برای بستن پوزیشن های خرید اقدام نمود.
به دلیل ماهیت تاخیری این استراتژی، باید در بازارهای پرنوسان، با احتیاط از آن استفاده کرد، زیرا نشانه های آن اغلب خیلی دیر ظاهر می شوند. با این حال، این استراتژی، می تواند به عنوان تکنیکی برای شناسایی محل های برگشت قیمت، بسیار سودمند باشد.
استراتژی ترکیب مکدی و RVI
استفاده از اندیکاتورها و اسیلاتورهای ترکیبی، در بین معامله گران، طرفداران بسیاری دارد. چرا که این ابزارهای تحلیلی، می توانند ضعف و کاستی های یکدیگر را پوشش داده و در این حالت، سیگنال های نادرست کمتری صادر می شود. در این رابطه، در این استراتژی، اسیلاتور مکدی به همراه اسیلاتوری به نام RVI استفاده می شود.
اسیلاتور RVI (Relative Vigor Index)، شاخصی است که بر مبنای مقایسه بسته شدن قیمت با دامنه نوسان آن، مورد محاسبه قرار می گیرد و به نوعی، قدرت روند را مشخص می کند.
روش کار در این استراتژی به این ترتیب است که هر وقت دو خط مکدی و سیگنال در اسیلاتور MACD با یکدیگر تلاقی کردند، منتظر می مانیم که در فاصله کوتاهی، دوخط اسیلاتور RVI نیز با یکدیگر متقاطع شوند. در این حالت با توجه به جهت تلاقی دوخط، سیگنال خرید یا فروش صادر می شود.
به عنوان مثال در تصویر زیر، ملاحظه می شود که وقتی خط مکدی، خط سیگنال را رو به بالا قطع کرده، با یک فاصله زمانی کوتاه، تلاقی دو خط RVI نیز رخ داده است. در این حالت سیگنال خرید صادر شده و همان گونه که ملاحظه می شود قیمت روند صعودی را در پیش گرفته است.
استراتژی ترکیبی مکدی و MFI
اسیلاتور دیگر که می توان از آن همزمان با مکدی برای گرفتن سیگنال بهره برد، شاخص جریان پول یا Money Flow Indexاست که بر قیمت و حجم تمرکز دارد.
از آنجایی که اسیلاتور MFI همزمان از حرکت های قیمت و حجم در محاسبات خود استفاده می کند، سیگنال‌های خرید و فروش کمتری نسبت به سایر نوسان‌گرها صادر می‌کند. لذا این استراتژی، سیگنال های نادرست کمتری را شامل می شود.
روش کار در این استراتژی به این ترتیب است که هر وقت در اسیلاتور MFI ، قیمت در منطقه اشباع خرید یا فروش قرا گرفت، منتظر تلاقی دو خط مکدی و سیگنال می مانیم و به محض تلاقی، با توجه به جهت پوزیشن، می توان برای خرید یا فروش اقدام کرد.
استراتژی واگرایی در مکدی
استفاده از استراتژی های مبتنی بر واگرایی، بسیار رایج است که بیشتر برای معاملات فارکس استفاده می شود. واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی در جهت مخالف شاخص حرکت می کند و این نشانه ای از تضعیف روند قیمت و احتمال تغییر جهت آن است.
به همین دلیل، این استراتژی اغلب به عنوان راهی برای معامله گران برای تشخیص تضعیف روند و احتمال معکوس شدن قیمت مورد استفاده قرار می گیرد.
مزایا و معایب استراتژی های مبتنی بر مکدی
اسیلاتور MACD به عنوان یک استراتژی دارای مزایای زیادی است از جمله این که فهم و استفاده از آن برای تریدرها در هنگام ترید بسیار ساده و آسان بوده و در تمامی تایم فریم ها از تایم فریم یک دقیقه تا تایم فریم ماهانه، می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
از مزایای دیگری که این اسیلاتور دارد آن است که هم می تواند علائم پایان یک روند را به معامله گر نشان دهد و هم احتمال ادامه دار بودن روند را سیگنال می دهد. ضمن این که علاوه بر صعودی و نزولی بودن روند، قدرت روند نیز، توسط این اسیلاتور قابل درک خواهد بود.
این اسیلاتور نیز به مانند سایر ابزارهای کمکی در تحلیل تکنیکال، در کنار مزایایی که از آن برخوردار است، معایبی نیز دارد از جمله آن که احتمال صدور سیگنال های نادرست در بازار رنج و محل های فشردگی قیمت توسط این اسیلاتور زیاد است.
همچنین با توجه به ماهیت این اسیلاتور که بر مبنای میانگین های متحرک مورد محاسبه قرار می گیرد، لذا از جمله ابزارهای تاخیری در نمودار قیمت محسوب می شود و همین امر موجب می شود که حد سود تریدهای مبتنی بر این اسیلاتور محدود شده یا حتی موجب صدور سیگنال های نادرست در حرکت جاری قیمت شود.
با توجه به جمیع مواردی که در خصوص اسیلاتور MACD بیان شد، توصیه می شود که معامله گران، از این ابزار به تنهایی در استراتژی خود استفاده نکنند و این اسیلاتور را در کنار سایر اجزای تحلیل تکنیکال (از جمله سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، سطوح عرضه و تقاضا و …) و در صورت امکان، همراه سایر اندیکاتورها به کار ببرند که بتوانند نتیجه بهتری از معاملات خود بگیرند.
