فهرست
سطوح حمایت و مقاومت چیست
در پاسخ به سوال سطوح حمایت و مقاومت چیست باید گفت، مبنای حرکت قیمت در بازار، تغییرات عرضه و تقاضا است. میزان تغییرات عرضه نسبت به زمان، نمودار عرضه و میزان تغییرات تقاضا نسبت به زمان، نمودار تقاضا را تشکیل میدهد. وقتی میزان عرضه از تقاضا بیشتر باشد، نمودار قیمت حرکت نزولی خواهد داشت.
در حرکت نزولی، خریداران به انتظار نشستهاند تا قیمت به سطح مورد انتظار آنها برسد تا اقدام به خرید کنند. در همین راستا که قیمت در خط روند نزولی قرار دارد، به مرور به جمع خریداران اضافه میشود، به عبارت دیگر به مرور به حجم تقاضا افزوده میشود و نمودار تقاضا حالت صعودی و نمودار عرضه حالت نزولی میگیرد.
در نقطه ای که میزان عرضه و تقاضا به تعادل میرسند، همان سطحی است که قیمت را از نزول بیشتر بازمیدارد. این سطح، همان سطح حمایت است.
به همین ترتیب، وقتی میزان تقاضا از عرضه بیشتر باشد، نمودار قیمت حرکت صعودی خواهد داشت. در حرکت صعودی، فروشندگان منتظرند تا قیمت به سطح مورد انتظار آنها برسد تا اقدام به فروش کنند.
در همین راستا که قیمت در روند صعودی قرار دارد، به مرور به جمع فروشندگان اضافه میشود، به عبارت دیگر به مرور به حجم عرضه افزوده میشود و نمودار عرضه حالت نزولی و نمودار تقاضا حالت صعودی میگیرد.
در نقطهای که میزان عرضه و تقاضا به تعادل میرسند، همان سطحی است که قیمت را از صعود بیشتر بازمیدارد. این سطح، همان سطح مقاومت است.
روانشناسی سطوح حمایت و مقاومت
در این قسمت، برای روشن شدن موضوع، از چند مثال ساده استفاده میشود. ابتدا فرض میکنیم خریدارانی هستند که سهامی نزدیک به یک منطقه حمایتی خریداری کردهاند. به عنوان مثال این سطح حمایتی، برابر 50 دلار است. آنها مقداری سهام را با قیمت 50 دلار میخرند و اکنون قیمت سهام از آن سطح به 55 دلار افزایش یافته است.
خریداران خوشحال هستند و میخواهند سهام بیشتری را با قیمت 50 دلار بخرند، اما نه 55 دلار. آنها تصمیم میگیرند که اگر قیمت به 50 دلار کاهش یابد، بیشتر خرید کنند. بنابراین این دسته از خریداران در سطح 50 دلار تقاضا ایجاد میکنند.
گروه دیگری از سرمایهگذاران را نیز داریم که به خرید سهام با قیمت 50 دلار فکر میکردند، اما به دلایلی هرگز ماشه را نکشیدند. الان سهام 55 دلار است و از نخریدن آن پشیمان هستند. لذا تصمیم میگیرند که اگر دوباره به 50 دلار برسد، اشتباه قبلی را مرتکب نشوند و این بار سهام را بخرند. به این ترتیب، این گروه نیز به عنوان دسته دیگری از خریداران در سطح 50 دلار تقاضای مازاد ایجاد میکنند.
گروه سوم سهام را زیر 50 دلار خریدهاند. به عنوان مثال آنها سهام را به قیمت 40 دلار خریدهاند. وقتی قیمت سهام به 50 دلار رسید، آنها سهام خود را میفروشند، اما شاهد افزایش آن به 55 دلار هستند. اکنون آنها میخواهند موقعیت های خرید خود را دوباره برقرار کنند و میخواهند آن را با همان قیمتی که آن را فروختند، یعنی 50 دلار، دوباره بخرند.
در واقع آنها احساسات خود را از فروشنده به خریدار تغییر دادهاند، چرا که از فروش آن پشیمان هستند و میخواهند آن اشتباه را اصلاح کنند. این نیز به نوبه خود باعث ایجاد تقاضای بیشتر در سطح قیمت 50 دلار میشود.
با این شرایط، اگر قیمت به 50 دلار برگردد، با توجه به حجم تقاضایی که در این سطح شکل گرفته، قیمت پایینتر نرفته و از همانجا مجددا صعود میکند. به عبارت دیگر، قیمت 50 دلار تبدیل به سطح حمایت شده است.
حال بیایید مفروضات را تغییر دهیم تا به درک سطح مقاومت کمک کنیم. همه شرکت کنندگان فوق را در نظر بگیرید و فرض کنید که همه آنها سهام 50 دلاری دارند. خود را به عنوان یکی از صاحبان 50 دلار تصور کنید. سهام به 55 دلار میرسد و شما نمیفروشید. اکنون سهام به 50 دلار باز میگردد، جایی که شما مالک آن هستید. چه احساسی دارید؟
پشیمان هستید که آن را به قیمت 55 دلار نفروختید. حالا قیمت به 55 دلار بازمیگردد و این بار تا جایی که میتوانید میفروشید. سایر صاحبان سهام نیز همینطور. قیمت سهام نمیتواند از 55 دلار گذشته و صعود کند.
حداقل 3 گروه از صاحبان سهام وجود دارند که سعی میکنند سهام خود را به قیمت 55 دلار بفروشند.این یک سطح مقاومت در 55 دلار ایجاد میکند.
اینها تنها چند نمونه از بسیاری از سناریوهای ممکن است. اگر قبلاً معامله کردهاید، احتمالاً همه این سناریوها را تجربه کردهاید و احساسات و روانشناسی پشت آنها را درک میکنید. تو تنها نیستی.
شرکتکنندگان بیشماری در بازار وجود دارند که احساسات و فرآیندهای فکری مشابه شما را طی میکنند، و این چیزی است که به تعیین برخی از فاکتورهای روانشناسی بازار در پشت سطوح حمایت و مقاومت و به طور کلی تحلیل تکنیکال کلاسیک کمک میکند.
معکوس شدن نقش سطوح حمایت و مقاومت
مفهوم کلیدی تحلیل تکنیکال این است که وقتی یک سطح مقاومت یا حمایت شکسته میشود، نقش آن معکوس می شود. اگر قیمت به زیر سطح حمایت سقوط کند، آن سطح به مقاومت تبدیل میشود. اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب به سطح حمایت تبدیل میشود. همانطور که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور می کند، تصور میشود که عرضه و تقاضا تغییر کرده و باعث میشود سطح شکسته شده، نقش خود را معکوس کند.
کاربرد سطوح حمایت و مقاومت در ورود به پوزیشن
یکی از بهترین کاربردهای سطوح حمایت و مقاومت، ورود و خروج موقعیتها همراه با مدیریت ریسک است. تریدرها در ترید اغلب مناطق حمایت و مقاومت را برای تصمیمگیری در مورد معاملات، از جمله موقعیت حد ضرر و حد سود شناسایی میکنند. برخی از کاربردهای عملی سطوح حمایت و مقاومت عبارتند از:
حد سود
حد سود قیمتی است که در آن شخص سود موجود در یک موقعیت را برداشت میکند. یعنی با نزدیک شدن قیمت به یک سطح حمایت (از بالا)، فروشندگان کوتاه مدت ممکن است از برداشت سود کرده و معامله را ببندند. برعکس، با نزدیک شدن قیمت به سطح مقاومت (از پایین)، خریداران موقعیت معامله را بسته و برداشت سود میکنند.
ورود به معامله خرید یا فروش
وقتی یک سطح حمایت یا مقاومت شکسته نشده است و هنوز اعتبار دارد، میتواند محل ورود به پوزیشن معاملاتی باشد. در این حالت زمانی که قیمت به سطح حمایت نزدیک میشود، یک تریدر تمایل دارد که سفارشهای خرید را نزدیک و بالاتر از سطح حمایت وارد کند و برعکس، سفارشهای فروش را نزدیک و زیر سطوح مقاومت در نظر بگیرد.
حد ضرر
شکسته شدن یک سطح حمایت یا مقاومت میتواند برای موقعیت حد ضرر نیز استفاده شود. در این حالت به جای استفاده از شکست سطح حمایت یا مقاومت به عنوان فرصتی برای ایجاد یک موقعیت جدید، میتوان از آن برای به حداقل رساندن ضرر نیز استفاده کرد. یک پوزیشن بازنده باید فوراً از موقعیت معامله خارج شود. سیگنال انجام این کار از شکستن سطح حمایت یا مقاومت صادر میشود.
نکاتی در مورد سطوح حمایت و مقاومت
اولین نکتهای که در مورد سطوح حمایت و مقاومت میبایست به آن اشاره کرد آن است که اگر یک سطح حمایت یا مقاومت، در فواصل زمانی نزدیک، تست شود (یعنی در فواصل کوتاهی، قیمت به آن سطح خورده و باز گردد و این چرخه به دفعات تکرار شود)، احتمال شکست سطح بسیار زیاد است. نمونه این حالت، همان الگوی پرچم است که در آن قیمت به یک سطح حمایت یا مقاومتبه دفعات و در فواصل کوتاه برخورد میکند و در نهایت در راستای میله پرچم، سطح را میشکند.
سطح حمایت یا مقاومتی که قیمت بسیار از آن فاصله گرفته و مجددا قیمت به آن برمیگردد، احتمال این که به درستی عمل کند زیاد است. علت این امر هم در روانشناسی موضوع نهفته است. فرض کنید قیمت یک سهام 50 دلار بوده و این سطح به عنوان سطح مقاومت عمل کرده و طی هفتهها، قیمت به زیر 50 دلار سقوط کرده و اکنون پس از این مدت طولانی، مجددا به 50 دلار رسیده است. اگر شما به عنوان دارنده سهام باشید، در سطح 50 دلار، چه تصمیمی میگیرید؟ احتمال فروش سهام در این سطح بسیار زیاد است. لذا این سطح، به عنوان یک سطح مقاومت به درستی عمل کرده و حداقل، برای مدتی اجازه صعود قیمت را نخواهد داد.
حمایت و مقاومت، سطوحی هستند که در چارت قیمت ترسیم میشوند نه خطوط. به عبارت دیگر، سطوح حمایت و مقاومت بازهای از قیمت را شاملمیشوند و نباید تصور کرد که حمایت و مقاومت یک قیمت مشخص است.