فهرست
مقدمه ای بر اندیکاتور OBV
On Balance Volume یا به اختصار OBV یک اندیکاتور پیشرو است که تغییرات حجم را برای پیش بینی قیمت و همچنین تشخیص روندهای نادرست محاسبه و ارائه می کند. ابداع این اندیکاتور، بر مبنای این تئوری است که یک حرکت قابل توجه در قیمت همیشه بعد از یک تغییر شدید در حجم معاملات است. به عنوان مثال، وقتی معامله گران بزرگ (Market Makers) بر روی یک سهام سرمایه گذاری می کنند، ابتدا حجم معاملات و بعد از آن قیمت سهام افزایش می یابد. این تقدم و تاخر در حجم و قیمت، مبنای OBV بوده و می توان از آن در استراتژی های ترید بهره برد.
مقادیر OBV در پایین نمودار قیمت، به صورت یک نمودار خطی (با توجه به تنظیمات این اندیکاتور) نمایش داده می شود. خط OBV با بسته شدن قیمت، بالاتر از کلوز کندل قبلی، بالا می رود و زمانی که قیمت بسته شدن کندل پایین تر از کندل قبلی باشد، پایین می آید. حرکت شدید این اندیکاتور نشان می دهد که معامله گران بزرگ با قرار دادن مقدار قابل توجهی پول هوشمند وارد بازار می شوند. برعکس، حرکت آرام نشان دهنده ورود معامله گران متفرقه به بازار است.
در استفاده از OBV می بایست به این نکته توجه داشت که این اندیکاتور در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت عملکرد خوبی ندارد، زیرا داده‌های بازار کافی برای تجزیه و تحلیل وجود ندارد. در ادامه، تلاش بر آن است تا مهمترین استراتژی ها و کاربردهای OBV در معامله گری شرح داده شده و نکات مربوط به هر یک از این استراتژی ها، شود.
سیگنال های عمومی OBV
OBV مانند بسیاری از اسیلاتورها، سطوح اشباع خرید و فروش را نشان نمی دهد و ارزش مطلق آن از نظرتحلیل تکنیکال مهم نیست. اندیکاتور OBVسیگنال های عمومی زیر را ارسال می کند:
- تایید روند: اگر فشار افزایش حجم خرید وجود داشته باشد، خط منحنی به دنبال افزایش قیمت، بالا
می رود. بالعکس، اگر فشار حجم فروش وجود داشته باشد، منحنی به دنبال کاهش قیمت پایین می‌آید و احتمالاً روند موجود ادامه خواهد داشت. - برگشت روند: سیگنال خرید یا برگشت صعودی زمانی ظاهر می شود که خط اندیکاتور در میان روند نزولی قیمت، بالا می رود (واگرایی مثبت). هنگامی که خط OBV همزمان با بالا رفتن قیمت، پایین می‌آید (واگرایی منفی) سیگنال فروش صادر می‌شود.
- شکست سطح: هنگامی که قیمت سطوح کلیدی را می شکند، این سیگنال به روشی مشابه عمل می کند. شکست سطح کلیدی در نمودار OBV اغلب با یک حرکت شدید قیمت در جهت مربوط به شکست همراه است.
- افزایش شدید حجم: ابزار معاملاتی OBVمثبت و منفی یک دارایی را مانند قیمت سهام نشان می دهد. اگر شاهد یک نوسان شدید در خط اندیکاتور باشیم، نشان دهنده ورود معامله گران بزرگ به بازار است. اگر این نوسان خلاف جهت روند باشد، سیگنال معکوس روند است و بالعکس اگر نوسان موافق جهت روند باشد، سیگنال ادامه روند است.
- عبور از میانگین متحرک: اگر خط OBV از میانگین متحرک رو به بالا عبور کند، این یک سیگنال خرید و اگر رو به پایین عبور کند، سیگنال فروش خواهد بود.
استراتژی واگرایی OBV
واگرایی در اسیلاتورها و شاخص های تاخیری، سیگنال های کاملاً رایجی هستند. در این استراتژی، واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که OBV و قیمت در جهت مخالف یکدیگر حرکت کنند. بسته به وجود فشار حجمی منفی یا مثبت، می‌تواند واگرایی صعودی و نزولی وجود داشته باشد. در ادامه، به مثالی از واگرایی در OBV می پردازیم.
تصویر زیر، نمودار 4 ساعته پوند دلار را نشان می دهد. همان طور که ملاحظه می شود، در یک بازه زمانی، علیرغم این که قیمت سقف های بالاتر ساخته و در حرکت صعودی بوده است، OBV در همان بازه زمانی، سقف های پایین تر زده و حرکت نزولی داشته است که این موضوع، سیگنال نزولی در قیمت را صادر کرده و مشاده می شود که بعد از این رخداد، قیمت به صورت شارپ، وارد یک روند نزولی شده است.
استراتژی ادامه روند
در هنگام معامله در جهت روند، مهم است که بدانیم آیا روند جاری ادامه خواهد داشت یا به انتهای خود رسیده و احتمال برگشت وجود دارد. در اینجا، ما می توانیم از سیگنال تایید روند OBV برای اندازه گیری حجم مثبت یا منفی استفاده کنیم.
هنگامی که روند صعودی در حال ادامه است و در آینده نیز صعودی خواهد بود، OBV به بالاترین حد خود
می رسد. در شرایطی که قیمت در روند نزولی قرار دارد نیز وضعیت به همین منوال است. بر این اساس، ادامه روند نزولی زمانی تایید می‌شود که پایین‌ترین سطح OBV قبلی کمتر از فعلی باشد.
به عنوان مثال، در تصویر زید و در چارت 4 ساعته پوند دلار، مشاهده می شود که وقتی OBV در یک روند نزولی قرار دارد، قیمت نیز از همین روند نزولی تبعیت کرده و ادامه روند نزولی را در مارکت شاهد هستیم.
سیگنال شکست کاذب در OBV
وقتی سطوح حمایت یا مقاومت توسط قیمت شکسته می شوند، برخی معامله گران از این سیگنال برای ورود به خرید یا فروش استفاده می کنند، اما در بسیاری از موارد ممکن است که شکست این سطوح، کاذب باشد و قیمت پس از این شکست وتشکیل چند کندل در بالای مقاومت یا پایین حمایت، مجددا حرکت برگشتی انجام داده و حد ضرر
معامله گران را بزند. این ابزار از جمله ابزارهایی است که می توان از آن تا حد زیادی برای شناسایی شکست های واقعی یا کاذب سطوح، استفاده نمود.
روش کار بدین صورت است که همان گونه که سطح حمایت یا مقاومت، بر روی نمودار قیمت ترسیم می شود، به همان ترتیب بر روی نمودار OBV نیز ترسیم شود. بر این اساس، وقتی که سطح حمایت یا مقاومت در نمودار قیمت، شکست، می بایست به نمودار OBV مراجعه شده و بررسی کرد که آیا سطح حمایت یا مقاومت در این اندیکاتور نیز در همان محل، شکسته شده یا خیر. اگر شکست در این اندیکاتور نیز صورت گرفته شده باشد، احتمال واقعی بودن شکست قیمت، زیاد است، اما اگر شکست در OBV صورت نگرفته باشد، به احتمال بسیار زیاد، شکست سطح حمایت یا مقاومت در نمودار قیمت، کاذب خواهد بود.
به عنوان مثال، همان گونه که در تصویر ملاحظه می شود، در چارت 4 ساعته پوند دلار، سطح مقاومت در نمودار قیمت ترسیم شده و به همان منوال این سطح در نمودار OBV نیز رسم شده است. مشاهده می شود که سطح مقاومت در نمودار قیمت، شکسته، با این حال، این اتفاق در نمودار OBV نیافتاده است، لذا احتمال این که شکست سطح مقاومت در نمودار قیمت، کاذب باشد، بسیار زیاد است و همان گونه که در حرکت قیمت نیز ملاحظه می شود، روند نزولی در حال ادامه است.
نتیجه گیری
از مزایای این اندیکاتور می توان گفت که فرمول محاسبه استراتژی ترید OBV بسیار ساده و استفاده از آن آسان است، ضمن این که سیگنال های متنوعی از ادامه روند یا معکوس شدن روند ارائه می دهد. از مهمترین نکات مثبت این اندیکاتور، عدم وجود تاخیر در سیگنال یا تاخیر بسیار کوتاه است. حتی در بیشتر موارد، سیگنال های این استراتژی زودتر از حرکت قیمت، صادر می شوند.
اما OBV معایبی نیز دارد، از جمله این که افزایش حجم معاملات می تواند منجر به جهش شدید غیرمنطقی اندیکاتور شود و سیگنال نادرستی در قیمت بسته شدن بدهد، ضمن این که برای بازارهای کم نوسان با حجم معاملات کم مناسب نیست. در بازه های زمانی کوتاه نیز، نویزهای مارکت، می تواند باعث صدور سیگنال های نادرست شود.
